چالش نسبتا سخت
سرم که زمانی جایگاه عقل بود حالا به شعله کشیده شده از ریسمانی که به قلبم وصل است، از شعله من دور شو پروانه مجنون. بیهوده گرد من می گردی، به دنبال چه هستی؟ از من هیچ چیز جز تباهی و نابودی نصیبت نخواهد شد. در تمام دوران تو مگر جز سوختن بال و پر از عشق چه دیدی؟ گفتی که همراه من میسوزی! گفتی که دلت خیلی پیش تر از بال و پرت برای من سوخته اما دلسوزیت ای کاش که اینگونه نمیشد! در کنار من سوختی و خاکستر شدی و اشک های من مثل گلاب بر تنم جای شدند، پروانه من له کرد غمت شاخه گلی را که نچیدی...
(نظرتون درباره این متن برای من خیلی مهمه چون یه چالش بود برام که دوتا بیتی که با رنگ متفاوت مشخص شدن رو توی یه متن به کار ببرم. دوست دارم بدونم جالب شده یا نه...)
خلاقانه بود
در همین حد سر درمیارم