- ۰۴/۰۴/۲۰
- ۴ نظر
آینده!
نمیدونم کی هستی، چی هستی، چه شکلی هستی، اما ازت متنفرم. متنفرم که اجازه نمیدی در لحظه زندگی کنم و چپ و راست میرم باید اسم نحس ات رو بشنوم. متنفرم که شادی الانم رو باید صرف تویی کنم که اصلا معلوم نیست باشی یا نباشی....
آینده من خیلی ازت بدم میاد. انقدر که از تو بدم میاد از گذشته بدم نمیاد. زورم به گذشته میرسه، افسارش رو کشیدم؛ دیگه نمیتونه اذیتم کنه. اما توعه لعنتی داری الان من که قراره بخشی از گذشته بشه رو خراب میکنی. آینده جان یه زحمتی بکش دست از سرم بردار برو پی کارت. ما که بالاخره بهم میرسیم. قول میدم اونموقع هم شاد و خوشحال باشم. پس شادی و خوشی و فرصت های الانم رو ازم نگیر. تا وقتت نشده از جلوی چشمم گمشو لطفا! مودبانه تر از این نمی تونستم ازت بخوام...:)
- ۰۴/۰۴/۲۰
خوب کاری کردی
شایسته ی غر زدن هم هست وافعا
منم سال دیگه کنکور دارم
خیلیییییییی چیز بدیه ، خیلی!