آدم ها و حرف ها
عنوان این متن رو از دکتر شریعتی، از کتاب کویر، قرض گرفتم. دبیرستانی که بودم از حرف ها فقط :« اسکل، احمق و.....» از این قسم کلمه ها نصیبم میشد. نشنیده شان میگرفتم وانمود میکردم اصلا برایم مهم نیستند، اما ته دلم، حتی شده به اندازه یک ارزن، غصه میخوردم. من هیچوقت به کسی توهین نکردم، هیچوقت هیچ کدامشان را مسخره یا افکار و باورهایشان را قضاوت نکردم؛ اما مثل خودم با من رفتار نکردند.
امشب اما حرفی به قشنگی «قلب گرم و روشنی داری.....» نصیبم شد. چقدر برداشت آدمها از یک نفر میتواند متفاوت باشد. من همانم، همان آدم، عوض که نشدم. اما یک نفر به من میگوید "اسکلی" و یک نفر دیگر میگوید "قلب گرمی داری"....
به این نتیجه رسیدم که ما فقط آیینه هستیم برای دیگران. ذات خودشان هرطور که باشد، بقیه را هم همانطور میبینند......
#گریه_قلم
متن ریبایی بود