گریه قلم :)

به دنیای یک INFP خوش اومدید :)

گریه قلم :)

به دنیای یک INFP خوش اومدید :)

ادامه:

اون لحظه فقط گونه های سرخ شده از خجالت عطیه بود که تماشایی ترین منظره رو ساخته بود.

بعد از غروب آفتاب توی ایوون نشسته بود که عطیه با یه سینی چایی اومد نشست کنارم. دوباره خیره شدم به صورتش. می خواستم عقده 9 سال دوری رو دربیارم. اونم مثل من خیره نگاهم میکرد. یکم که طولانی شد با خجالت سرش رو انداخت پایین .

- اونجوری نگام نکن خجالت می کشم.......

- چرا؟؟؟ از این به بعد اصلا قرار نیست ازت چشم بردارم. فکر می کردم دیگه هیچوقت نمی بینمت، حالا که اینجایی نمی خوام یه لحظه رو هم ازدست بدم.

- چشمات قرمز شده.....به نظر خسته میایی.

- خیلی وقته یه خواب راحت و آروم نداشتم.

- یکم بخواب...

- می ترسم!

- از چی؟

- از اینکه بخوابم و پاشم ببینم نیستی.

- دیوونه! نترس آقا محسن از امروز تا آخر عمرت ور دلتم. انقدر پیشت باشم که ازم خسته بشی بگی عطیه دو دقیقه ولم کن نبینمت...

- عه دیگه نزنی این حرفو ها....

- خیله خب بابا شاکی نشو حالا! ولی واقعا لازمه یکم بخوابی؛ از وقتی دیدمت جیگرم کبابه واسه چشمای سرخت فکر کردی فقط خودت عاشقی فکر من نیستی که نگران توام....

- چی گفتی؟

- گفتم نگرانتم.

- نه قبل از اون....

- گفتم چشمات سرخ شده.....

- عههههه بین این دوتا

- ای بابا محسن گیر دادیا چه می دونم چی گف.......

یهو جمله خودش یادش اومد. چجوری خون می تونه با این حجم به صورت یه نفر هجوم بیاره؟

- لپات گل انداخت واسه چی؟

حالا می دونستم ها فقط می خواستم اذیتش کنم.

همونطوری که از زور ذوق و خوشحالی می خندیدم روی تخت چوبی ایوون دراز کشیدم و سرمو گذاشتم رو دنباله چادر عطیه و بوی مست کننده اش رو به ریه هام می فرستادم خوابم برد....

میخواستم فردا آخرشو بزارم گفتم آخه چه کاریه چیز خاصی که نداره تمومش کنیم بره!!

نمیدونم چند نفر خوندنش اما امیدوارم خوشتون اومده باشه......شاید بزنه به سرم یه داستان دیگه رو هم بزارم اما هنوز درموردش مطمئن نیستم.

  • زهرا :)

رقص دود

نظرات  (۱)

  • اِلیو | Eliwe ‌‌‌‌‌‌
  • داستان جالبی بود

    پاسخ:
    ممنونم:) امیدوارم خوشتون اومده باشه....!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی