آش همه ننه....
عنوان این متن یه اصطلاح محلیه. معنیش هم اینه که تعداد زیادی آدم توی یه کاری دخالت کردن.
یبار توی یه مهمونی خانوداگی ما خانم ها توی آشپزخونه مشغول تدارک ناهار بودیم. هرکسی دستش به چیزی بند بود. مامانم این وسط منو بیکار دید سس مایونز و ماست رو داد به من گفت سس سالاد رو تو آماده کن حالا که بیکاری. ماستش خدایی خیلی ترش بود. درستش که کردم دادم دخترعموم تستش کرد گفت ترشه. پاشدم یکمی شکر بهش اضافه کنم همه گفتن واییی نه نکنی و این حرفا. مامانم گفت سس بیشتر بزن بهش ترشی رو میگیره. سس اضافه کردم دیگه اصلا مزه ماست نمیداد. یکی دیگه گفت خب یکم ماستشو بیشتر کن. اونیکی گفت آبلیمو بزن بهش.یکی دیگه گفت نمک بزن بهش. آخرشم درست نشد. مامانم اومد ظرفشو گرفت دیدم یکی از خانما گفت یکم شکر بزنید خب (0_0)
خب مسلمونا من که از اول داشتم همین کارو میکردم.....
حالا بگذریم مامانم شکر زد بهش و درستم شد. ولی بهم برخورد. به خیالشون چون همشون از من بزرگترن بیشتر میفهمن منم باید باید صددرصد بهشون گوش کنم. لطفا، خواهشا، التماس میکنم! وقتی یه کاری رو به یه نفر میسپرین بزارین به روش خودش انجام بده.
آهااااا دخترعموی بزرگترم هی مزه میکرد میگفت شوره نمکش خیلی زیاده، چند ماه بعد فهمیدم اونا اصلا تو خونه شون نمک استفاده نمیکنن!!!!!!!
این که خوبه... بعدا تو محیط های کاری هزار نفر تز میدن... و یک آشی پخته میشه که نتیجه اش میشه اقتصاد فلج این مملکت بیچاره... برای همین از الان به این چیزها عادت کن :)