کلمات کم می آورند
پرسید چشم هایت را برای مدت طولانی بستی، به چه چیز فکر میکردی؟ در گفتن یا نگفتنش دو دل بودم؛ چون نمیدانستم اصلا حرف من را درک خواهد کرد یا نه! آیا تصویری که من با چشم بسته به آن خیره شده بودم او را هم به وجد خواهد آورد؟ گمان نکنم.
مثلا اگر بگویم به یک اتاق چهل متری با دیوارهای کرم رنگ و بژ فکر میکردم و یک پنجره بلند دو متر در یک متر با پرده های حریر یا کتان رنگ روشن که روبروی درب ورودی است و نور اصلی اتاق را تامین میکند هیجان انگیز خواهد بود؟! برای او جذاب خواهد بود اگر توصیف کنم که سمت راست یک کتابخانه چوبی تیره رنگ سرتاسری وجود دارد که از کف تا سقف پر شده از کتابهای مختلف؟ برای من حتی جذاب تر هم خواهد شد اگر زیر پنجره کمدی هم جنس و هم رنگ کتابخانه باشد که انتهایش به دیوارهای دو طرف اتاق میرسد و بالای همین کمد هم کنار پنجره، یک قفسه کتابخانه کوچکتر قرار دارد. به من اگر باشد به دیوار سمت چپ یک تابلوی مستطیلی نقاشی مینیاتوری آویزان میکنم از یک بوته گل رز با گل هایی سفید و صورتی که یک شاخه آن بوته هم میزبان پرستوهای مهاجر شده، پس زمینه این منظره هم یک صفحه کرمی و قاب تابلو هم شکلاتی رنگ است.
اما حیف نیست این فضا باشد و جای یک فرش دستبافت ایرانی، با طرح های ظریف فیروزه ای و کرمی خالی باشد؟ روی ابریشم این فرش هم یک میز مطالعه چوبی دقیقا روبروی پنجره جای میگرید. روی میز اما دنیای دیگریست برای خودش!
چراغ مطالعه روی میز با نور نارنجی، ترکیب رنگ بندی اتاق را تکمیل کرده. کنارش هم قلمدان چوبی با قلم های پر. مرکب و جوهر هم نباشد جای تعجب است. جعبه چوبی حاوی مهر و موم هم گوشه دیگر میز است. وسط این قاب هم یک کتاب شعر با جلد چرمی که روبروی صندلی نشسته و به انتظار من است، خودنمایی میکند :)
آیا این صحنه با همین حجم هیجانی که من دارم برای او هم هیجان انگیز خواهد بود؟؟؟؟
#گریه_قلم
(در نوشتن عنوان برای این متن کلمات کم می آورند...)
بله خیلی هیجان انگیزه اما رنگ پرده سفید، با رنگ کرم بژ دیوار و رنگ چوبی وسایل چوبی و فرش فیروزه ای کرم اصلا جور نیست لطفا در ترکیب رنگ این دکوراسیون جذاب تجدید نظر بفرمایید😁