- ۰۴/۰۶/۳۱
- ۰ نظر
مردم دیوانه اش می خواندند. خب حق هم داشتند! آخر چه کسیشب از نیمه گذشته
در سیاهی ژرف و رعب انگیر قبرستان، می رقصد؟
آنهم باله با نوای فلوت جادویی! اما...
آنها کورتر از آن بودند که ببینند او تنها نیست...:)
اینان که بر فراز املاک افلاک عشق، بال دل نگشوده اند و
جنونانه مستی لعل لب یار نچشیده اند،
بصیرت دیدار روحِ سپیدپوشِ دست و پا حنایی اش را ندارند و
از لذت تماشای رقص سمایی دختر ساکن جهان باقی
در کنار پسرک اسیر جهان فانی باز ماندند...
#گریه_قلم